داستان-جنگ- لوئیجی پیراندلو

  مسافرانی که از رم با قطار تندروی شب آمده بودند باید تا طلوع خورشید در ایستگاه کوچک...

بیشتر بخوانید
داستان-چیزهای به‌درد‌نخور

  این خرس عروسکی زمانی چشم‌هایی کهربایی داشت – چشم‌هایی از جنس شیشه‌ا‌ی خاص – هر چشم او...

بیشتر بخوانید
داستان کولاک-برونا دانتِس لوباتو

«نگرانم بود که تک‌وتنها در خوابگاه دانشگاه زندگی می‌کنم. نگران سوز و سرمای چلّه‌ی زمستان بود. نگرانم بود...

بیشتر بخوانید
داستان جاذبه-اتگار کرت

. سه روز بعد از اینکه به آپارتمان جدیدشان نقل‌مکان کردند، زنی که یک طبقه بالاتر از آنها...

بیشتر بخوانید

[۱] هفده سال پس از مرگ و رستاخیز شگرف عیسای ناصری، مردی به نام شمعون چهره گشود در...

بیشتر بخوانید
یوکیکو موتویا

زن رفته بود تو و هیچ‌جوری بیرون نمی‌آمد. آن‌جا فقط یک گلیم بود و آینه، اما مشتری حالا...

بیشتر بخوانید
داستان ترجمه - ویکتور لوال

پیدا کردن یک آپارتمان خوب در شهر نیویورک اصلاْ آسان نیست. حالا تصور کن بخواهی یک واحد خوب...

بیشتر بخوانید
دشت سوزان - خوان رولفو

. مقدمه خوان رولفو (۱۹۸۶-۱۹۱۷) را تصویرگر و راویِ چیره‌دست مکزیک می‌دانند. مکزیکِ او، در رمان مشهورش پدرو...

بیشتر بخوانید
گریزلدای نابردبار

  نیویورک تایمز در دوران همه‌گیری کرونا از ۲۹ نویسنده درخواست کرده است که با الهام از شرایط...

بیشتر بخوانید
ویلیام ویلسون

  ادگار آلن پو (۱۸۰۹_۱۸۴۹) نویسنده‌‌ای پیشتاز در داستان کوتاه بود. او را که سبک و سیاقی مخصوص...

بیشتر بخوانید
واحد پول خود را انتخاب کنید