کاری برای انجام دادن-زیدی اسمیت

از کتاب نشانه‌ها ۱ اگر چیز درست می‎‌کنید، اگر «هنرمند»ی در هر شاخه‌ای از هنر هستید، یک جا...

بیشتر بخوانید
او مرده بود-آزاده اشرفی

. گویا مادرش گریه کرده بود و برای ساره‌خانم تعریف کرده بود. او هم داشت برای مادرم با...

بیشتر بخوانید
من آنجا بودم در آغاز-پریسا افراسیابی

. گاهی از خودم می‌پرسم بعدها آدم‌های کشورهای مختلف، روایت شخصی خودشان از این روزها را چطور به...

بیشتر بخوانید
کله‌کالباسی‌ها-خورشید رشاد

. کوچه‌ی افسون پر بود از آدم‌هایی که نصف سرشان مثل کالباس بریده شده بود. جمجمه نداشتند. توی...

بیشتر بخوانید
داستان‌های قرنطینه-ماهگل سالمی

  موهایم را با‌ فرق وسط، پشت سرم گوجه می‌کنم. با خودم می‌گویم: این هم از خانوم دانورس،...

بیشتر بخوانید
دیدار-هدیه قرائی

. همه‌چی داغه. عین یک بختک نیم‌پز افتادم تو رختخوابم که خودش عینهو گلخن گرمابه‌س. نیم‌خیز می‌شم. تنم...

بیشتر بخوانید
واحد پول خود را انتخاب کنید