رمان «توپ شبانه» جعفر مدرس صادقی

  «من سال‌هاست که فقط دفترچه خاطرات می‌نویسم… شاعر بودن به این سادگی‌ها نیست. به چاپ کردن و...

بیشتر بخوانید
داستان-قاص-فاطمه دریکوند

  بچه که بودم مدام می‌ترسیدم؛ از چشمه و جنگل، از چشم‌ها و آدم‌های غریبه، از تلی خاک...

بیشتر بخوانید
داستان-اطلسی آبی-نسیم فلاح

به بابا گفتم: «صدف شب‌ها گریه می‌کنه نمی‌ذاره من بخوابم.» بابا بوسیدم و گفت: «اشتباه شنیدی دخترم صدف...

بیشتر بخوانید
داستان-دوباره ابر-محسن شایان

سوزش سُر خوردن سوزنی را زیر پوستم حس می‌کنم. صدای هراسان زنی می‌گوید: «تا پنج بشمار.» لب باز...

بیشتر بخوانید
داستان-برف سیاه-علیرضا رضایی

صبح روزی که بهادر مرد، آن‌قدر باران باریده بود که رودخانه‌ی سزار تاب نیاورده، دست دراز کرده، غسالخانه...

بیشتر بخوانید
داستان-طویله مش قاسم

ضربه‌ی آرامی به درِ باز اتاق آقای امینی زدم. آقای امینی کارمند جوانی با کت و شلوار سرمه‌ای...

بیشتر بخوانید
داستان خروس-سحر چراغی

عصر دم‌کرده‌ی تابستان بود. پشه‌ها توی هوای عرق‌کرده‌ی حیاط دنبال هم گذاشته بودند. صادق سرش را پایین انداخته...

بیشتر بخوانید
رقیب پاندای کونگ‌فوکار-محمدرضا براری

قوبلای‌خان چند تا اسم‌ دیگه هم داشت. هر کی به فراخور شان و مرتبه‌ش، لقبی بهش می‌داد و...

بیشتر بخوانید
نان اضافه-مهشاد صدرعاملی

پاییز افتاده بود درست پشت کتفش. روی تیشرت سیاه رنگی که معمولا روزهای دوشنبه می‌پوشید و طبق معمول...

بیشتر بخوانید
قاب‌های خالی-نجمه سجادی

  – شنیدی چی گفتم؟ منتظر جواب نمی‌ماند. کلید را توی قفل می‌چرخاند. وارد که می‌شود، دسته کلید...

بیشتر بخوانید
واحد پول خود را انتخاب کنید