خانهی ننه و باباجان شش اتاق داشت. دور تا دور یک حیاط که وسطش حوض بود وُ کنار...
داشتیم میرفتیم تفلیس. مقصد اولمان وان بود اما پلیسها آمده بودند و قبل از اینکه ما برسیم کاسه...
خانم فردوس پنجاه ساله بود حدودا. کوتاه قد و نرم استخوان و چابک. روزهایی که میآمد برای نظافت...
دقیقاً نمیدانم چه چیزی را قرار است تعریف کنم. در اصل چهطور باید تعریف کنم. باید طوری بگویم...