«رود راوی» و مخاطب در جستوجوی امر پنهان
نویسنده: نغمه کرمنژاد
تاریخ انتشار: ۵ مهر, ۱۴۰۰
دست یافتن به پیوند بیشتر با بعضی از رمانها در گرو توجه و خواندن سفیدیِ بین سطرهای مکتوب آن نوشتار شاید باشد. «حقیقت، سفیدی نانوشته مابین سطور آن رسالات است.» (رود راوی، ۱۵۰)
«رودِ راوی» دومین رمان «ابوتراب خسروی» یکی از این رمانهاست. کتابی که عنوانِ بهترین رمان سال ۱۳۸۲ را از چهارمین دورهی جایزه بنیاد هوشنگ گلشیری از آن خود کرده است. پیرنگ اصلیِ «رود راوی» از این قرار است؛ «کیا کامل» به امرِ فرقهی «مفتاحیه» برای تحصیل طب به «لاهور» فرستاده میشود. اما او آنجا طب را رها میکند و به تحصیل در مکتب «قشریه» که از مکاتب کهن و مخالف مفتاحیه است، میپردازد. به این خاطر و همچنین آگاهی از اینکه «کیا» در حوالی «رودخانهی راوی» با زنی روسپی همدم شده، به «دارالمفتاح رونیز» فراخوانده میشود. و بهعنوان مباشر اعظم، مامور به کار در دارالشفا و همچنین مسئول بازنویسیِ تاریخ فرقه و سرزمین خود میشود. اما سرانجامِ او قرارست پیچیدهتر از پیرنگی باشد که کاتب برای او به کلمه و شیئیّت درآورده! «رود راوی» رمانیست پیچیده و لایهدار با ساختاری پسامدرن و مضامینی سوررئال. اگر بشود که «اسفار کاتبان»، «رود راوی» و «ملکان عذاب» را سهگانهی «ابوتراب کاتب» در نظر گرفت، «رود راوی» هم مانند دو رمان دیگر نقشینهایست از زبان و لحن و نثر در بافتِ کهنالگوها، اسطورهها، مضامین عرفانی و مذهبی و روایات کهن. «رود راوی» البته فراتر از «اسفار کاتبان»، مکان و زمانی میسازد بیآنکه بتوان به یقین، مابهازایی در واقعیتِ معاصر و یا حتی کهن برایش پیدا کرد و تنها به نشانهگذاریهای خُردی بسنده میکند که نخِ نامرئی ارتباط به تمامی گم نشود از فضایِ فرضی مابینِ رمان و مخاطب. بلندایِ «رود راوی» با نیمنگاهی به شکل و نوع روایت پیداست. ساختار روایی رمان بینامتنیست از دو کلانروایت با دو نثر متفاوت که گاهی در طول رمان یکدیگر را قطع میکنند؛ روایت معاصرِ «کیا کامل» و شرح اتفاقاتی که بر او میرود در «رونیز دارالمفتاح» (بخش اتوبیوگرافیک) و کهنهروایتی که از لابهلای رسالات و کتبِ به جا مانده از فرقهی مفتاحیه و قشریه و دیگر فرقهها و قصهها روایت میشود (بخش تاریخنگاری). راوی، کیا کامل است. راویای که قرارست هم دیروز خود را روایت کند و آنچه بر او رفته، و هم تاریخی برای بوم خود جعل کند. راویای که تشخص و وجودش که اول شخص است از شروع رمان تا انتها، کارکردش محدود میشود و بهتدریج روی از مخاطب میگیرد. راوی اول شخصی که در جریانِ رودی که میگذرد، بهتدریج خود را یا قسمتی از خود را پنهان میکند. منِ راوی تا به آنجایی پیش میرود که آنچه بر خودش رفته است را با نقل قولهای دیگران روایت میکند. که هم اهالی دارالمفتاح باور کنند هم مخاطب. از این روست که «رود راوی» همچون رود (به یک معنایِ آن. که مضمونهایی چند، را به ذهن متبادر میکند) میگذرد و ایستایی ندارد و سرانجامی مشخص. آنچه «رود راوی» را میسازد؛ قطرههاییست که کیا کامل (راوی) میبیند و بازنویسی میکند. مشخصهی دیگر رمان، حضور سه زن شگفتانگیز است. زنی که آغازگرست. زنی که دوام میبخشد و زنی که پایان میدهد! «ابوتراب خسروی» با ساختن فضایی تخیلی، جادویی و سوررئال و درگیر با مفاهیم عرفانی و اسطوره، خواننده را به روبارویی با یک جامعهی نمادین مسحور میکند. جامعهای که درد میکشد و درد را مقدس میداند! «رود راوی» را که تا به آخر بخوانیم، تشخیص راوی ناموثق چندان سخت نیست و دانستن اینکه؛ آنچه حقیقت است در فاصلهی سفیدِ همان سطرهاییست که کتابت شده است. «رود راوی» بعد از چاپ در نشرهای مختلف از جمله؛ «قصه» و «ثالث» در سال ۱۳۹۸ توسط نشر «نیماژ» بار دیگر به مخاطبینش عرضه شد.
«میمِ تاکآباد» داستان کشف است. رازهای سربهمهری که دست خواننده را بسته نگه میدارد از همان پشت جلد، از میمِ تاکآباد؛ که این اسم را چطور صدا بزنم؟ و نویسنده ...
یادداشت بر رمان «توپ شبانه» جعفر مدرس صادقی
«من سالهاست که فقط دفترچه خاطرات مینویسم... شاعر بودن به این سادگیها نیست. به چاپ کردن و چاپ نکردن هم نیست... شعرا فقط احترام دارند. اما احترام به چه دردی ...
آرمانهای انسانکش در کتاب آخرین انار دنیا
کتاب «آخرین انار دنیا» اثر «بختیار علی» با عنوان شاعرانهی خود نوید متنی میدهد خیالانگیز و آغازش شوق خواندن داستانی را برمیانگیزد که مملو از شاعرانگیها و نازکخیالیهاست. چینش و نحو ...
من ترجیح میدهم سرم به کار نوشتن باشد
«در ژانویهی ۱۹۹۰، طی سفرم به مجارستان، چکسلواکی، لهستان، آلمان شرقی و بلغارستان، احساسی که داشتم آمیزهای بود از سردرگمی به اضافهی امید. میدانستم که این سفر هم مثل تمام ...
نویسنده: اطلس بیاتمنش
نویسنده: آزاده اشرفی
نویسنده: آرش مونگاری
نویسنده: گروه ادبی پیرنگ
نویسنده: علی سیدالنگی