نویسنده: تحریریهی پیرنگ
تاریخ انتشار: ۲۶ اسفند, ۱۴۰۰
اولین مجموعهداستانِ نغمه کرمنژاد، از اعضای تحریریهی پیرنگ، توسط نشر آگه منتشر شد.
مجموعهداستان «میمِ تاکآباد» شامل ۱۲ داستان است که هر کدام بارِ راز و سری پنهان را بر دوش میکشند. هم در ساختار و هم معنا. هر قصه به شکلی در این پیشگاهِ تاریک روشنایِ انتظار به تماشا نشسته است. در انتظار و به تماشای معجزه که هنوز هم میتواند بشود. برخی از این داستانها جوایز ادبی کسب کردهاند. همچون داستانِ «صلح در وقتِ اضافه» که رتبهی دوم جایزهی بهرام صادقی را از آن خود کرد. و برخی هم در نشریات ادبی منتشر شدهاند.
بریدهای از داستان «مهرِ ماه»، یکی از داستانهای مجموعه:
«قیطریه را قبلترها رفته بودی. میدانم. خودت هم یادت میآید. وقتی پسته صدایت میکردند. خانه آنقدر بزرگ بود که فکر کرده بودی شاه دعوتت کرده. اما شاه چند سالی میشد که نبود. آخرِ شب، آقا میرک زیرِ آن سقف بلند که جوری سینه ستبر کرده بود روی ستونهای قطور و محکم، که انگار هیچ موشکبارانی نمیلرزاندشان، آخرین پیکش را خورد و بعد دهان باز کرد به پسته گفتن و پسته! تو خودت را مزه کرده بودی توی بغلِ آقا میرک. بعد که تلخی از حلق آقا به شوری لبهاش رسیده بود، پرسیدی: «آقا میرک شما چیزی از گوهر شبچراغ شنیدی؟ دیدیش اصلاً تا حالا؟ نگاهت به نگاهش افتاده؟» آقا سینه صاف کرده بود. دستش را دور کمرت محکمتر کرده و گفته بود «بله که دیده. یک آن چشمش افتاده به نگاهِ فروزانِ گوهر و تا خواسته لب بر لبش بگذارد گوهر گریخته و آقا از خواب بیدار شده»، بعد قاهقاه خندید. تو را غلتانده بود روی تشک، که کوسنهای بنفش داشته با گلهای درشتِ قرمز. و تو با اینکه از نازت کم شده نگذاشتی آقا بفهمد. یک شب برای به حرف آوردن مردها کم است.»
لینک خرید
داستان کوتاه؛ فراخوان همهگیری کرونا
. کوچهی افسون پر بود از آدمهایی که نصف سرشان مثل کالباس بریده شده بود. جمجمه نداشتند. توی سرشان جای مغز کالباس بود. پوست روی سر و صورت هم مثل پلاستیک ...
ناداستان؛ فراخوان همهگیری کرونا
موهایم را با فرق وسط، پشت سرم گوجه میکنم. با خودم میگویم: این هم از خانوم دانورس، پیشخدمت ماندرلیِ ربهکا. شال گُلدار هم بهانهای است برای تاش رنگ گذاشتن روی ...
. همهچی داغه. عین یک بختک نیمپز افتادم تو رختخوابم که خودش عینهو گلخن گرمابهس. نیمخیز میشم. تنم همچین کوفتهس پنداری آژانای نظمیه یک فصل با باتوم زدنم. یه غلت که ...
. جادو داستان تمامش جادوست. وقتی کتاب «اول شخص مفرد» اثر درخشان و جدید هاروکی موراکامی نویسندهی کتابهای پرفروش بینالمللی را میخواندم، بارها این فکر به ذهنم خطور کرد. در داستان «سطلسوار» کافکا، مرد ...
نویسنده: خورشید رشاد
نویسنده: ماهگل سالمی
نویسنده: هدیه قرائی
نویسنده: علیرضا افتخاری
نویسنده: - مترجم: اطلس بیاتمنش